فرزند پروری

اگر بیدار نشدید‏
نماز خوانده ای؟‏
وضعیت درسی بچه ها را جویا می شدند‏
بدون فاطمه اینجا نیایی‏
سعی می کردند زودتر سلام کنند‏
به علی تحمیل نمی کرد بماند‏
با بچه ها رو راست باشید‏
بچه باید بازی کند‏
خیلی با بچه ها مهربان بودند‏
می خورید زمین‏
خودکار به چشمتان نرود‏
باید صورت به خاک بمالی‏
تربیت فرزند از مرد برنمی آید‏
برای مادرتان هدیه بخرید‏
به نقش مادر خیلی حساس بودند‏
چرا شما نشسته اید؟‏
رفتارت با مادرت خیلی بد بود‏
چرا به حرف مادرت گوش نمی کنی؟‏
حاضرم ثواب عبادتم را عوض کنم‏
چیزی که مهم است دختر است
جوانها را باید رعایت کرد‏
امام ما را آزاد می گذاشتند‏
با خریدن اسباب بازی مخالف بودند‏
تمام اعیاد را عیدی می دادند‏
من امروز عصر نخوابیدم‏
وقت مشخصی را با بچه ها بودند
دو سه روز خودمان را نشان نمی دادیم‏
بیا این شیشه ها را جمع کن‏
بگویید این کارگر بخرد‏
آزادی مطلق به ما می دادند‏
هیچ گونه سختگیری نمی کردند‏
تنها محدودیت، رعایت مسائل دینی بود‏
اگر احمد می خواهد طلبه شود‏
به من فرصت فرار دادند‏
با لحن بسیار ملایم تذکر دادند‏
این را برای فهیمه خریدم
زدند روی دست من‏
یک مرتبه تو را دعوا نکرد‏
کنجکاوی نمی کردند‏
هیچ وقت به ما نگفتند نماز بخوانید‏
اگر می توانی بمان‏
این هم به خاطر تو‏
من برای همه دعا می کنم
اصرار نمی کردند چه رشته ای بخوانند‏
در عمل به ما یاد می دادند‏
در آن خانه کسی بوده است‏
جز در مسائل شرعی، سخت گیری نمی کردند‏
مقیّد بودند حجابمان را حفظ کنیم‏
چرا این کار را کرده اید؟‏
تذکر می دادند‏
شما هیچ تفاوتی با خواهرتان ندارید‏
حتی به هم سلام نکنند‏
سلام واجب نیست‏
در کار واجب و ضروری حرفی ندارند‏
جوانها بهتر است بیشتر خود را بپوشانند‏
این در شان شما نیست‏
محیط قم و درس خواندن ما‏
در موارد اصولی تحت تاثیر نبودند‏
شما که فردا می روید‏
خوشم آمد که به چنین نمازی رفتی‏
هم به خانواده می رسیدند هم به تهجّد و مطالعه شان‏
شب را تقسیم بندی می کردند‏
وقتی خانم مسافرت می رفتند‏
برخلاف رضایت مادر کاری نکن‏
تو تلافی کن‏
خانم، از من راضی باش‏
اینجا آب نیست؟‏
تا خانم نمی آمد غذا نمی خوردند‏
دست به غذا نمی زدند‏
خانم نیامدند؟‏
تا گفتم خانم گفته، چیزی نگفتند‏
مرد حق ندارد بگوید‏
بروید مادرتان تنها نباشد‏
من کسی را نمی خواهم‏
شما نشسته اید و خانم کار می کنند؟‏
حق ندارم به خانم امر کنم‏
خانم بگویند چایی بیاورند‏
در گوشمان دعا می خواندند‏
این انگشتری را برای او نگه دار‏
فرزندان با تقوا تربیت کنید‏
مادرت به جز خدا کسی را ندارد‏
خانم، بی نظیر است‏
تربیت فرزند از مرد برنمی آید
به تربیت فرزندتان بپردازید‏
چرا جلوی پدرت راه رفتی؟‏
سفارش بچه ها را می کردند
من نمی خواهم به جهنم بروم‏
قاشق برای ماست هست‏
در واجبات و محرمات برخورد شدید دارند‏
از کودکی حق غیبت نداشتیم‏
یک مرتبه ما را برای نماز صدا نکردند‏
نمازت را خوانده ای‏
اول نماز بخوانید‏
بچه باید به نماز عادت کند‏
راجع به نماز بچه ها سفارش می کردند‏
خیلی نماز اول وقت را توصیه می کردند‏
با نمازم چه کنم؟‏
از هر راهی به خانم ابراز علاقه می کردند
برخورد محبت آمیز با حیوانات را به ارث برده ایم
آقا بروی خودشان نیاوردند
فقط یک بار تذکر می دادند
مسائل شرعی ملکه ذهنمان شده بود
برای انجام مستحبات اصرار نمی کردند
مستحبات را جلوی دیگران انجام نمی دادند
توصیه می کردند مراقب کودکان باشیم
آقا را الگوی بلامنازع خود می دانستیم
نمی گذاشتند به نوه هایشان سخت بگذرد
کمک های از بهشت آمده!
آقا هم از مهمانی سهم داشتند
شادمانی خانم برای آقا مهم بود
بحث بین پدر و فرزند طولانی شد