ساواک

گویی در این عالم نبودند‏
ما هم به کماندوهای خود دستور می دهیم‏
می گویم ملت تکه تکه تان کنند‏
فوراً در منزل را باز کنید‏
امام در منزل را باز کردند‏
من باید به فیضیّه بروم‏
شما چرا این جور می کنید؟‏
چرا وحشیگری می کنید؟‏
بروید بیرون من می آیم‏
بنده هم سرباز اسلام هستم‏
کاری نکن بگویم بیرونت کنند‏
با جیپ روباز می آیم‏
ناراحت نباشید من با شما هستم‏
فقط به قدرت خدا توجه داشتند‏
کی تفاهم کرده؟‏
نماز را نشسته خواندم‏
با تیمّم نماز خواندم‏
امشب همه بروید‏
نماز شب در مسیر تهران‏
بله، من نوشته ام‏
شما چرا متوحش هستید‏
فهمیدم مصطفی را گرفته اند‏
سماوری را کنار خود قرار دادند‏
آیا ایشان مسلمانند؟‏
راجع به این موضوع چیزی نگو‏
من غیر از این را می خواهم‏
در خانه ام را باز گذاشته ام‏
پسر رضاخان گور خود را کند‏
خودشان آمدند و در را باز کردند‏
وظیفه را من تعیین می کنم‏
می خواستم بدانم آنها چه داشته اند‏
خود مردم جنایات را دیده اند‏
سماوری را کنار خود قرار دادند‏
تقید به زیارت، نقطه ضعف!‏
اینها می گویند من تبعید نشده ام‏
خدا می داند از دست حوزه نجف چه کشیدم‏
شریعتمداری چه خیری از ساواک دیده؟‏
سخت ترین شبهای زندگی امام‏
حتی یک کلمه با ماموران حرف نمی زدند‏
در حدی که به انقلاب لطمه نخورد‏
در خانه من باید باز باشد‏
در حدی که به انقلاب لطمه نخورد‏
حاشیه بر اسفار را نوشته بودم‏
حوزه ها درس را شروع کنند‏
در نجف وظیفه من غیر از ایران است‏
قلم و کاغذت را بردار و برو‏
جنگنده ها بر فراز آسمان قم
تهدید ماموران ساواک