اشکال به خود شما وارد است که وارد نمیشوید
دارند الآن میگویند ما قضاوت شرعی میخواهیم بکنیم؛ کی باید این کار را انجام بدهد؟ ما بنشینیم کنار و بگوییم که بچهها رفتند، دارند قضاوت میکنند! خوب شما که بزرگان هستید بیاید درست کنید. بچهها هم نیستند، منتها به نظر شما میآید که بچهها هستند. نخیر، بچهها نیستند و قضاتی که هستند از امثال شماها بهترند. لکن شماهایی که نشستهاید کنار و قلمها را به دست گرفتهاید و هی اشکال به جمهوری اسلامی میکنید، جمهوری اسلامی اشکالی در آن هست، یعنی اصل اساس جمهوری اسلامی را در آن اشکال دارید و میگویید رژیم شاهنشاهی خوب است؟! آدم این قدر چشم و گوشش باز باشد و نبیند چیزی را و نفهمد چیزی را؟! آن همه جور و ستمی که در زمان آنها بود و آن همه مفاسدی که در زمان آنها بود و آن همه فحشایی که و مراکز فحشایی که بود و آن همه خَمرفروشی و امثال اینها که بود، الآن دیگر هیچ چیزآن نیست، زمان او بهتر از حالاست؟! آن وقت شما میتوانستید یک اشکال بکنید به آنها؟ زبانهایتان یا تبع آنها بود یا بریده میشد.
خوب امروز، الآن میگویند ما قاضی لازم داریم. شما هم میگویید که اینها جوانند، نمیتوانند قضاوت کنند. خوب، شما بیایید قضاوت کنید. شما لا اقل، یک نفر قاضی هستید بیا، قاضی بشو! چرا اشکال میکنید؟ اشکال به خود شما وارد است که وارد نمیشوید. خودتان نمیتوانید، سنتان اقتضا نمیکند، حالتان اقتضا نمیکند، قاضی تربیت کنید و همین طور سایر چیزها را.
" />