انحراف روحانی و دانشگاهی، انحراف یک ملت
اگر گمان کنید که، یا ما گمان کنیم که، علم منشا سعادت است و لو هر چه باشد، این یک اشتباهی است؛ بلکه گاهی علم منشا بسیاری از شقاوتهاست: «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا» حکیم سنائی، ظاهراً مال اوست. اگر روحانی علم داشته باشد لکن ایمان نداشته باشد، مسیرش مسیر انبیا نباشد، منشا مفاسد بسیار میشود. اکثر این دینسازیها که بوده است اینها از طبقه ملّاها بودند، ملّاهایی که فقط علم به خیال خودشان کافی بوده است و دنبالش مسیر انبیا نبوده. اگر دانشگاه فقط دنبال این باشد که فرزندان ایران را با معلومات بار بیاورد، معلومات را هی روی هم بریزد، این برای سعادت ملت ما یا فایده ندارد، یا ضرر دارد. یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا بکند غیر از یک فرد بازاری است؛ غیر از یک فرد کشاورز است. یک فرد روحانی که انحراف پیدا کند غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. کارگر و بازاری، کشاورز و امثال اینها، چنانچه یک انحرافی داشته باشند، انحراف شخصی برای خودش است؛ لکن انحراف اساتید دانشگاه انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک گروه است. چه گروهی؟ آن گروهی که میخواهند مملکت را اداره کنند؛ گاهی به انحراف یک کشور منجر میشود. انحراف یک روحانی انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنا بر این، این دو طایفه هستند که میتوانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند و ممکن است که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی بکشند." />