فرقی ما بین قشر شما و قشر ما در این مساله نیست، ما هر دو طایفه باید تربیت کنیم قشر جامعه را. ما احتیاج به آدم داریم. مملکت ما احتیاج دارد به اینکه انسان درست بشود در آن؛ مومن باشد. این آدمی که از زیر دستگاه شما یا از دستگاه ما بیرون میآید، اگر مومن باشد، دیگر نمیشود که زیر بار ظلم اجانب برود و یا تطمیع بتوانند بکنند او را. این تطمیعها و تهدیدها را همه آنی که تطمیع میشود و تهدید [در] آنها اثر میکند آنهایی [هستند] که ایمان ندارند. آنی که تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تاثیر میکند- که خیانت کند- برای اینکه ببرد یک چیزی؛ و نه تهدید در او اثر میکند؛ برای اینکه تهدیدها را با خلاف تکلیف کردن موازنه میکند، میگوید نباید بکنم. اگر شما و ما دست به هم بدهیم و یک جامعه توحیدی، به معنای اینکه همه معتقد به خدا، همه معتقد به اینکه یکوقتی کارها جزا دارد، همه معتقد و مومن به همه جهات، اگر ما و شما دست به هم بدهیم و جوانها را مومن، متقی، بار بیاوریم، مملکتمان تا آخر احیا میشود و اگر چنانچه ما کوتاهی بکنیم، این مسئولیت بزرگ را ما به دوش خودمان بکشیم و کوتاهی بکنیم در حق فرزندان این مملکت، فرض کنید چند روزی هم یک چیزی بشود و یک صورتی پیدا بکند، فردا بدتر از این است، به دست این اشخاصی که اعتقاد ندارند؛ ایمان ندارند؛ توجه به مصالح کشور ندارند؛ فقط برای مصلحت خودش میخواهد کار بکند. [وضع بدتری پیش میآید].