ما آن طوری که میخواهیم این است که ایشان این را بفرستند این جا و آن جنایاتی که به ما وارد شده به دست آنها، آن را جبران بکنند و چیزهایی که از ما بردند جبران بکنند، البته یک چیزهایش هم قابل جبران نیست برای این که ما قریب صد هزار نفر شاید کشته داده باشیم این دیگر قابل جبران نیست که بیایند آن را جبرانش بکنند نیروی جوانی ما را، نیروی انسانی ما را از بین بردند این جبران شدنی نیست. لکن آن مقداری که میتوانند جبران کنند آنهایی که از ایران به یغما بردند آنها را میتوانند جبران بکنند اگر جبران بکنند و توجه به این داشته باشند که دیگر، این عصر، عصر سابق نیست و ایران در این زمان غیر ایران است تا زمان رژیم سابق [ممکن است اختلاف حل شود]. ایران تحول پیدا کرده است یک جور دیگر شده است و این یک معجزی بوده است که واقع شده است. انسانهایی بودند که بازارها را با یک نفر پاسبان اینها میتوانستند ببندند، بازارها را میتوانستند امر کنند که بیرق بزنید برای فرض کنید که 4 آبان، یک پاسبان که میآمد مردم هیچ نمیتوانستند در مقابلش کاری بکنند لکن معجزهای واقع شد و متحول شدند این مردم به یک مردمی که با مشت گره کرده جلوی تانک رفتند و جلوی توپ رفتند الآن هم حاضرند. الآن هم کفن میپوشند و میآیند به این جاها که ما میخواهیم شهادت بدهیم، شهادت را میخواهیم یک ملتی که این طور شد دیگر نمیشود به او تحمیل کرد. از اشتباهات آقای کارتر یکی هم این است که عمق این تحولی که در ایران پیدا شده نتوانسته ادراک کند، خیال میکند که این ملت همان ملت است که یکی را بگذارند ... مامورش کنند میتواند دیگر این جا زندگی کند یا اگر فرض کنید که یک شلوغیای پیدا بشود و بُریدند این جا و یک نفر را تحمیل به ما کنند خیال میکنند که میشود آن دیگر این جا زندگی بکند. این را اگر بفهمند که نه، ایران وضعش وضعی شده است که دیگر زیر بار این طور مصائب نمیرود، آن وقت ممکن است که تعدیل کنند افکار خودشان را، متنزل بشوند از آن چیزی که دارند و- دولت امریکا- ملت امریکا هم کارتری که ما با او خوب نیستیم کنار بگذارند و یک رئیس جمهور صحیحی سر کار بیاورند آن وقت ممکن است که ایران هم وقتی دید آنها نمیخواهند که به آن ظلمی بکنند با آنها هم روابط داشته باشد مثل این که با سایر جاها روابط دارد.