این یک [سبب] است که انسان متاثر میشود از اینکه تعلیمات انبیا، از اول تا حالا، نتوانسته است که این انسانهای فاسد را اصلاح کند. این همه تعلیمات الهی نتوانسته امثال محمد رضا و کارتر را به راه بیاورد.کارتر میرود دعا میکند! برای کی؟ وامیدارد ناقوسها را به صدا درآورند برای کی؟ برای به دست آوردن یک حیثیتی، به خیال خودش، که چهار پنج سال دیگر هم جنایت بکند. به اسم اینکه یک بیمار را من دارم نگه داری میکنم. به اسم اینکه من برای پنجاه نفر امریکایی دارم دعا میکنم و وادار میکنم به دعا. حالا هم افتادند دنبال قشرهای مختلف، و در مدرسهها میروند و امضا میگیرند، و این مسائل. اینها نیست مساله. مساله همین است که این قدرتمندها میخواهند به قدرت خودشان تا آن اندازه که میتوانند باقی بمانند، و لو اینکه همه قشرها، مظلومین، زیر پا له بشوند. اینها ادعا میکنند که ما این مفلوک را نگه داشتیم برای حس انساندوستی! و در عین حال فوجهایی از انسانها را میکشند یا وادار میکنند به کشتن. در ویتنام آن کارها را میکنند. در ایران که ما خودمان شاهد هستیم چه کردند: پشتیبانی از یک نفری که جنایاتش آن طور است، و با دست آنها در اینجا جنایات را انجام داده است؛ یعنی پشتیبانش آنها بودند. پشتیبانی از یک کسی که این قدر جنایت کرده و برای ما این قدر معلول گذاشته است و آن قدر شهید و آن قدر مادر داغدیده گذاشته، اینها صحبت از انساندوستی و بشر دوستی [میکنند]. تمام مقصد این جنایتکارها رسیدن به یک نقطه است و آن قدرت است. قدرت برای کوبیدن هر کس در مقابلشان است.