فیلم

ریاکاری شاهان پهلوی‌

اینکه ما می‌گوییم بیایند و اینجا ببینند، برای اینکه ما در اینجا داریم معلولین را. ما چه‌ طور معلولین را از مریضخانه‌ها برداریم ببریم به امریکا. ما می‌خواهیم اینجا بیایند، عرضه کنیم، ببریمشان در مریضخانه‌ها، ببریمشان توی جاهایی که از معلولین انقلاب نگهداری می‌کنند، نشان بدهیم که اینها آثار جرم است. آثار جرم را نشان بدهیم به آنها. و اینکه کارتر اصرار دارد که شاه نیاید به ایران، تا می‌توانست در امریکا نگهش داشت، حالا در یک جای دیگر برده است و او را نگهداری می‌کند، که او هم مربوط به خودش است، همه برای این است که مبادا در اینجا بیاید و مسائلی در اینجا کشف بشود که در زیر پرده است؛ مسائلی برای ملت امریکا کشف بشود که بفهمند مستضعفین در دنیا با چه اشخاصی و با چه جنایتکارهایی مواجه هستند که خودشان را به صورت یک آدم انساندوست می‌خواهند درآورند و جا بزنند، و به صورت یک کسی که به تعلیمات حضرت مسیح- سلام الله علیه- اعتقاد دارد و اهل این است که دعا بکند و برود کلیسا و وادار کند در سرتاسر امریکا کلیساها برایش ناقوس بزنند! ما نظایر این را خودمان دیدیم. ما دیدیم رضا خان البته اکثر شما یادتان نیست، شاید بین شما یکی دو تا باشند که یادشان باشد، دیدیم که رضا خان راه می‌افتاد دنبال اینکه برود این روضه‌خوانی و آن تکیه و آن تکیه. و حتی می‌گفتند پیاده می‌رود آنجا ما دیدیم که مجلس روضه بپا می‌کند، و خودش وارد می‌شود و در مجلس روضه. بعد هم دیدیم که آن روزی که قدرت پیدا کرد، تمام مجالس روضه ما را تعطیل کرد! ما دیدیم که محمد رضا قرآن طبع کرد و منتشر کرد، و به اسم اسلام این کارها را کرد. و دیدیم که در سال یک دفعه به مشهد [می‌رفت‌] و آنجا با کمال بیحیایی در مقابل حضرت رضا می‌ایستاد. دلش آنجا نبود. برای اغفال ملت بود. دیدیم که همین جانی و همان جانی «۷» در ایران چه کردند. آن که آن طور اظهار اسلامیت می‌کرد در جوار حضرت رضا چه کرد و چه قتل عامی کرد در مسجد گوهرشاد و معبد مسلمین. و دیدیم که این آدم که اظهار می‌کند من یک مسلمان هستم و من قرآن طبع می‌کنم و من متعهدم و من قسم خوردم- در نطقهایش بود که من قسم خوردم که برای شیعه خدمت بکنم- ما دیدیم خدمت او به این مملکت چه بوده است. علاوه بر این همه کشتار و این همه معلولین، تمام حیثیت مملکت ما را از بین برد این آدم. تمام ذخایر ما را از بین برد. تمام قدرتهای انسانی و نیروهای جوان ما را عقب زد و نگذاشت ترقی بکند. ما که می‌گوییم باید بیاید اینجا و اینجا رسیدگی بشود، برای اینکه اینها اموری است که اینجا باید معلوم بشود. و ما او را می‌خواهیم. از آنجا هم که رفته است باز. از امریکا می‌خواهیم او را که تحویل بدهد. این را از یک محلی به محل دیگری که مربوط به خود [امریکا] است برده است.

" /> 1358092501 - 03.jpg
 
کلیدواژه:

اینکه ما می‌گوییم بیایند و اینجا ببینند، برای اینکه ما در اینجا داریم معلولین را. ما چه‌ طور معلولین را از مریضخانه‌ها برداریم ببریم به امریکا. ما می‌خواهیم اینجا بیایند، عرضه کنیم، ببریمشان در مریضخانه‌ها، ببریمشان توی جاهایی که از معلولین انقلاب نگهداری می‌کنند، نشان بدهیم که اینها آثار جرم است. آثار جرم را نشان بدهیم به آنها. و اینکه کارتر اصرار دارد که شاه نیاید به ایران، تا می‌توانست در امریکا نگهش داشت، حالا در یک جای دیگر برده است و او را نگهداری می‌کند، که او هم مربوط به خودش است، همه برای این است که مبادا در اینجا بیاید و مسائلی در اینجا کشف بشود که در زیر پرده است؛ مسائلی برای ملت امریکا کشف بشود که بفهمند مستضعفین در دنیا با چه اشخاصی و با چه جنایتکارهایی مواجه هستند که خودشان را به صورت یک آدم انساندوست می‌خواهند درآورند و جا بزنند، و به صورت یک کسی که به تعلیمات حضرت مسیح- سلام الله علیه- اعتقاد دارد و اهل این است که دعا بکند و برود کلیسا و وادار کند در سرتاسر امریکا کلیساها برایش ناقوس بزنند! ما نظایر این را خودمان دیدیم. ما دیدیم رضا خان البته اکثر شما یادتان نیست، شاید بین شما یکی دو تا باشند که یادشان باشد، دیدیم که رضا خان راه می‌افتاد دنبال اینکه برود این روضه‌خوانی و آن تکیه و آن تکیه. و حتی می‌گفتند پیاده می‌رود آنجا ما دیدیم که مجلس روضه بپا می‌کند، و خودش وارد می‌شود و در مجلس روضه. بعد هم دیدیم که آن روزی که قدرت پیدا کرد، تمام مجالس روضه ما را تعطیل کرد! ما دیدیم که محمد رضا قرآن طبع کرد و منتشر کرد، و به اسم اسلام این کارها را کرد. و دیدیم که در سال یک دفعه به مشهد [می‌رفت‌] و آنجا با کمال بیحیایی در مقابل حضرت رضا می‌ایستاد. دلش آنجا نبود. برای اغفال ملت بود. دیدیم که همین جانی و همان جانی «۷» در ایران چه کردند. آن که آن طور اظهار اسلامیت می‌کرد در جوار حضرت رضا چه کرد و چه قتل عامی کرد در مسجد گوهرشاد و معبد مسلمین. و دیدیم که این آدم که اظهار می‌کند من یک مسلمان هستم و من قرآن طبع می‌کنم و من متعهدم و من قسم خوردم- در نطقهایش بود که من قسم خوردم که برای شیعه خدمت بکنم- ما دیدیم خدمت او به این مملکت چه بوده است. علاوه بر این همه کشتار و این همه معلولین، تمام حیثیت مملکت ما را از بین برد این آدم. تمام ذخایر ما را از بین برد. تمام قدرتهای انسانی و نیروهای جوان ما را عقب زد و نگذاشت ترقی بکند. ما که می‌گوییم باید بیاید اینجا و اینجا رسیدگی بشود، برای اینکه اینها اموری است که اینجا باید معلوم بشود. و ما او را می‌خواهیم. از آنجا هم که رفته است باز. از امریکا می‌خواهیم او را که تحویل بدهد. این را از یک محلی به محل دیگری که مربوط به خود [امریکا] است برده است.

لینک مرتبط

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: