به تار موی تو اسیر
مطرب عشق
باید اندر این طریقت پای و سر چوگان شوی
مجنون کن و خاطر پریشانم ده
صف بیارایید رندان رهبر دل آمده
در میخانه
مست و سرگشته
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
میلاد گل و بهار جان
شعر صفحه 16