آقا، بنا بر این بود که این مملکت را این طوری بزرگ کنند؛ نگذارند اصلاً یک رشدی بکند. اصلًا بنا بر این بود که ما ذخایر زیر پایمان [را] آنها ببرند، ذخایر ما را ببرند؛ و ملت ما خودشان گرسنگی بخورند؛ خودشان بدبختی بکشند. شما گمان نکنید که کردستان بدتر از همه جاست. بلوچستان از کردستان میگویند بدتر است. بلوچ میگوید بلوچستان بدتر، شما میگویید کردستان بدتر! هر دو درست میگویید. برای اینکه میبینید قضایا را. میبینید از این بدتر که چیزی نمیشود. و من که اطراف تهران را، از نجف که بودم، به من هی اطلاع دادند، و اینجا هم که آمدم، در تلویزیون چند دفعه تا حالا دیدم، میبینم خوب، دیگر زندگی از این بدتر؟ باید چه بگوییم اسمش را. یک سوراخ! توی این سوراخ آدم میبیند که یک مرد آمد بیرون، یک زن آمد و چند تا بچه آمدند، یک سوراخ! اصلًا بنا بر این بوده است که این طور بکنند. و حالا هم بنا بر این است که نگذارند این نهضت به ثمر برسد؛ برنامههایی که در اسلام هست پیاده بشود. چه کنند که نگذارند، میروند در هر جا که ببینند چند تا گوش هست، آنها به آن میخوانند به اینکه نه، این اسلام بدتر از سابق! اینها همان مسائل است، اسمی رُویَش گذاشتند. اینها دیکتاتورتر هستند از دیگران! دیکتاتوری عمامه بدتر از دیکتاتوری کذا! کدام دیکتاتوری؟ خوب من یک عمامهای هستم، کدام از ما، چه دیکتاتوری؟ آقایان دیدند که دارند ترویج میکنند. البته اینها چیزهایی که داشتند از دستشان رفته، و میخواهند تبلیغ بکنند بر ضد ما.