فیلم
 
کلیدواژه:

در حالی که رژیم سابق بود، ملت از دولت جدا بود. نه جدای بی‌تفاوت؛ جدایی که در مقابل هم ایستاده بودند. دولت و شاهِ مخلوع، تمام هَمَّش را بر سرکوبی ملت قرار داده بود و با تمام قدرت ملت را می‌کوبید، حبس می‌کرد،
زجر می‌کرد، اعدام می‌کرد و اجازه نفس کشیدن نمی‌داد، ملت هم با او مخالفت داشت. اگر مشکلی برای دولت پیدا می‌شد، اگر ملت بر آن مشکل اضافه نمی‌کرد، از آن مشکل هم چیزی را کسر نمی‌کرد؛ معاونت نمی‌کرد، بلکه اگر شکست می‌خورد دولت، ملت خوشحال بود. و اگر دولت یا شاه غلبه می‌کرد، ملت متاثر بود.
ما دیدیم و شما هم شنیدید، و من هم بعضیش را شنیدم و بعضیش را دیدم، رضا خان در اینجا حکومت کرد، حکومت جائرانه و غیر قانونی، و با ملت آن کرد که تاریخ ثبت خواهد کرد، آن روزی که کشورهای اجانب هجوم آوردند و کشور ما را گرفتند و همه چیز ما در معرض خطر بود، لکن من شاهد بودم که وقتی که رضا خان از ایران بیرون رفت و بیرونش کردند، ملت ما در عین حالی که آن قدر ناراحت بود از آمدن اجانب، خوشحال شد. این را یک هدیه آسمانی می‌دانست. من به پسر بی‌رُشدِ او سفارش دادم که نکن کاری که مثل پدرت اگر از بین بروی مردم، شادی بکنند، نشنید و بعد وقتی که رفت، ملت ما شادیها کردند؛ در خیابانها شادیهای زیاد کردند. این دولتی که با ملت خودش مخالف است. 

لینک مرتبط

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: