بنا شد که ششم بهمن رفراندوم بشود. ما در مشهد بودیم. در مشهد خبرها میرسید که میخواهد اینطور کاری بشود. آقای میلانی نامهای داشت برای آقای خمینی. من و اخوی _ آقا سید محمد_ برداشتیم نامه را که بیاوریم قم، و روزی که رسیدیم تهران روز ششم بهمن بود، روز قبلش شاه در قم سخنرانی کرده بود*. آمدیم قم منزل امام، دیدیم بله، خبرها آنجاست. امام در منزل بودند و البته رفتوآمد منزل کنترل میشد.
...در همان اوان، حادثۀ تهران اتفاق افتاد؛ به مناسبت همان شش ماده، مردم تظاهرات راه انداختند با رهبری آیتالله خوانساری. بعد در بازار که داشتند میآمدند، پاسبانها حمله میکنند و آقای خوانساری مضروب میشود در آن جریان. این جریان موجب این شد که در قم یک هیجان جدیدی بهوجود آمد، که در اعلامیههای امام خمینی هم منعکس شد. اگر در آن جریان قبلی تحریک آقای خمینی موجب شده بود که بقیۀ آقایان حرکت بکنند، در این جریان، یک زمینۀ تحرک طبیعی هم بهوجود آمد و آن همین بود؛ حمله به آقای خوانساری. ... آقای خمینی هم که سرش درد میکرد برای دعواکردن با دستگاه. در نامههای بسیار تند، اعلامیههای تند، ایشان قضیۀ تهران را محکوم کردند. در خودِ قم هم تظاهرات راه افتاد. عدهای میرفتند تظاهرات میکردند و شعارشان این بود: ما تابع قرآنیم، رفراندوم نمیخواهیم.
* شاه برای تحت تاثیر قراردادن عکس العمل امام در رفراندوم انقلاب سفید و همراه کردن حوزه، 4/11/3411 راهی قم شد. امام خمینی خروج از خانه و استقبال از شاه را تحریم کرد.
کتاب عبد صالح خدا | صفحه 51_52